۱۳۸۹ آبان ۱۶, یکشنبه

*** از بت پرستي تا آدم پرستي

باور کنید مشکل ما احمدی نژاد نیست خامنه ای هم نیست مشکل ما اندیشه بخشی از این مردم است که با سیب زمینی رای می دهند با ساندیس تظاهرات می روند وبخاطر وعده آب و برق مجانی انقلاب می کند. مشکل ما همین مردمی هستند که پای صحبت احمدی نژاد سوت وکف می زنند و پای صحبت خامنه ای اشک می ریزنند مشکل ما این سبک سرانند که اندیشه هایشان بستر رشد امثال خامنه ای ها واحمدی نژآد هاست تا زمانی که این اندیشه هست ایران روی خوش نخواهد دید مصدق بخاطر این اندیشه دق مرگ شد دکتر بازرگان هم همین طور نفرین بر این اندیشه که کمر ایران زمین را شکسته , بیش از آنکه از سخن احمدی نژاد احساس شرم کنم از آن مردمی که برایش سوت وکف میزنند احساس شرم و سرشکستگی میکنم شرم بر شما که مایه ی ننگ هستید.نه اينكه خودتان مايه ننگ باشيد بلكه انديشه تان مايه ننگ است.همان انديشه اي كه صبح 28 مرداد 32 درود بر مصدق و شبش مرگ بر مصدق را سرميدهد.همان انديشه اي كه ميگويد "تا شاه كفن نشود ايران وطن نشود".همان انديشه اي كه براي تغيير ميپندارد تفكر قديمي بايد بميردو با شعار" مرگ بر "رخ مينماياند.همان انديشه اي كه ميپندارد محمد خاتمي نجات بخش اوست.همان انديشه اي كه فرياد ميزند" روح مني خميني بت شكني خميني ".همان انديشه اي كه خميني را بت شكن تاريخ ميپندارد ولي نميداند تا بت پرست باشد بت پرستي با بت شكستن تمام نميشود و نميداند كه خود او بت پرست و مشكل اين مملكت بت پرستان هستد نه بتان.همان انديشه اي كه فكر ميكند مير حسين موسوي نقطه آمالش بوده و يگانه كسي ست كه ميتوانسته اورا نجات دهد.اين همان انديشه اي ست كه فرياد ميزند"نه روسري نه توسري موسوي دوست پسري".هيچ كس تورا نميتواند نجات دهد زيرا تو اسير كسي نيستي. تو اسير خودت هستي .اسير افكارت.اسير ذهن عقب مانده و در گيرت.آري دوست عزيز توبايد خودت را رها كني.تو بايد خودت را آزاد كني .از آنچه بدان خو گرفته اي و دراعماق ذهن و روحت نقش بسته.همان انديشه اي كه سعادت اخروي اش را در چرخيدن به دور خانه اي سنگي در سرزميني تازي جستجو ميكند. همان انديشه اي كه براي تمام خواسته هايش دست به آسمان برميدارد وهرچه كه ندارد را از او طلب ميكند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر